اوقات فراغت دانشجويان و نحوه گذران آن مسئله بسيار مهمي است كه بايد بصورت صحيح براي آن برنامهريزي شود، كه اين مهم نياز به اطلاعات دقيق از وضعيت موجود دارد...
اوقات فراغت دانشجويان و نحوه گذران آن مسئله بسيار مهمي است كه بايد بصورت صحيح براي آن برنامهريزي شود، كه اين مهم نياز به اطلاعات دقيق از وضعيت موجود دارد.
اوقات فراغت نسل جوان، يا بهتر بگويم دانشجويان، موضوع مهمي است كه تعمق و تأمل جدي دولتمردان و برنامهريزان فرهنگي و اجتماعي كشور را ميطلبد تا با درايت و هوشمندي، از آن براي شكوفايي استعددهاي عاطفي، ذهني و رواني اين نسل از جامعه و بازسازي انديشه و اعتلاي شخصيت آنان به نحو مطلوب استفاده نمايند.
عالم جواني، آميزهاي شيرين و شگرف از شعر و شعور، شور و اشتياق و احساس و انديشه در زندگي انسان است. جوانان و عليالخصوص دانشجويان، شريان گرم و حياتي جوامع، وجدان آگاه و بيدار ملتها و بازوان كارآمد و تواناي دولتها محسوب ميشوند. درايت و هوشمندي دولتها ايجاب ميكند كه با تلاش و كوشش جمعي و بهرهگيري از تواناييها و امكانات ملي، فضاهاي سالم فرهنگي براي پرورش روح و روان شفاف و روشن جوانان و دانشجويان فراهم شود.
از جمله آرمانهاي بلند ملتها و دولتها در دهههاي اخير، همواره اين بوده است كه با تدوين سياستهاي فرهنگي و برنامهريزي دقيق و سنجيده، وسيله ارتقاي معرفت و اعتلاي فرهنگ و رشد شخصيت جوانان را فراهم آورند و آنان را براي مقابله روشن بينانه با مشكلات و مسائل فردي و اجتماعي آماده و توانا سازند و در يك كلام، هنر خوب زيستن را به آنان بياموزند.
از آنجا كه جوانگرايي و جوان انديشي ، اصلي مهم و اساسي در سياستهاي كلان فرهنگي نظام جمهوري اسلامي تلقي ميشود؛برنامهريزان و سياستگذاران فرهنگي كشور در جهت تعيين الگوي مطلوب زندگي دانشجويي و پر كردن اوقات فراغت اين قشر پر جنب و جوش جامعه چارچوب مفهومي و كاربردي مناسبي را برنامهريزي و طراحي كنند. اين برنامهريزي بايد به گونهاي طراحي و انجم شود كه همه جوانب زندگي اعم از: خواستهها و تمايلات فكري و ذاتي قشر جوان جامعه عليالخصوص دانشجويان را پاسخگو باشد.
آنچه مسلم است؛ فعاليتهاي اجتماعي، درسي و كاري، تنها بخش محدودي از زندگي نسل جوان را پوشش ميدهد و ناگزير بخش وسيعي از وقت آزاد و فراغت آنان در خانواده، محول، خوابگاهها و عرصههاي آزاد اجتماعي ميگذرد؛ كه از حوزه نفوذ مستقيم و برنامههاي هدايتي دولتها خارج است.
بنا بر اجماع نظر جامعه شناسان، فراغت، تجربهاي است كه فرد هنگام رهايي از الزامات كار روزانه بر اساس تمايلات و رضايت شخصي انتخاب ميكند و در جريان آن جسم، فكر و شخصيت او رشد و پرورش مييابد.
اصولاً اوقات فراغت در عصر ما به جاي آنكه ارزش و اعتبار فرهنگي پيدا كند، به صورت وسيلهاي براي لذتجويي و در نهايت عامل غفلت و فراموشي جوانان شده است. گرچه فراغت نتيجه گزينش آزادانه انسان در برابر فرصتهاي زندگي است ولي غفلت از نحوه گذران وقت جوانان كه سرمايه ملي هر جامعهاي محسوب ميشوند؛ فاجعهاي ملي در پي خواهد داشت.
گاه اتفاق ميافتد كه جوانان و دانشجويان به اميد بهروزي و شادكامي، زمان فراغت را به تناسب موقعيت و امكانات شخصي سپري ميكنند ولي اغلب از ارزش تربيتي و فرهنگي آن غفلت ميورزند. فقدان سياست روشن، منسجم و مدون در خصوص تجربه زندگي دانشجويان در اوقات فراغت نيز آشفتگيها را تشديد و اعمال سليقهها را تثبيت ميكند.